سفارش تبلیغ
صبا ویژن
انوار مهتاب در اُفق شب

عمـری شده به پایـه‌ یی آن دار مـرده‌ام چـشـم بـه راهی دیــدن آن یار مـرده ام خورشیـد عشق چیده نگاهش دگر زمن خـونـابـه رفت، در دل ابـصــار مـرده‌ام قلبم شکست و روشنی از دیده ام برفت در آرزوی صبح ، به شبی تار مـرده‌ام فــر و شکوه و دبدبـــــه ام را بخاک زد هـمـچـون گـدا به درگه ی اغیار مـرده‌ام کـردم سـفر ز شهر به کوه پایه های غیر آن جــــا به انتظاری و نـــــزار مرده ام تن خستـه و ملول شده از رنج روزگار پهلو به پهلویء غم و اعـسـار مـرده‌ام با صد هزار پرده که خواهی مرا بپوش بـا یـک نقـــابِ چـهـره پـدیـدار مـرده‌ام آزاده عــاشـقـــم بـه پـر و بـال زنـدگـی موج شقایق هم به چـمـنـــزار مـرده‌ام از واژگان شـعـر مـن آیـــد پیـام عشق تصدیق کرد ترابــــی به قرار مـرده‌ام ------------------------------------- سوسن ترابی


عمـری شده به پایـه‌ یی آن دار مـرده‌ام

چـشـم بـه راهی دیــدن آن یار مـرده ام

خورشیـد عشق چیده نگاهش دگر زمن

خـونـابـه رفت، در دل ابـصــار مـرده‌ام

قلبم شکست و روشنی از دیده ام برفت

در آرزوی صبح ، به شبی تار مـرده‌ام

فــر و شکوه و دبدبـــــه ام را بخاک زد

هـمـچـون گـدا به درگه ی اغیار مـرده‌ام

کـردم سـفر ز شهر به کوه پایه های غیر

آن جــــا به انتظاری و نـــــزار مرده ام

تن خستـه و ملول شد از رنج روزگار

پهلو به پهلویء غم و اعـسـار مـرده‌ام

با صد هزار پرده که خواهی مرا بپوش

بـا یـک نقـــابِ چـهـره پـدیـدار مـرده‌ام

آزاده عــاشـقـــم بـه پـر و بـال زنـدگـی

موج شقایق هم به چـمـنـــزار مـرده‌ام

از واژگان شـعـر مـن آیـــد پیـام عشق

تصدیق کرد ترابــــی به اقرار مـرده‌ام

-------------------------------------
سوسن ترابی

نوشته شده در سه شنبه 94/11/20ساعت 7:33 عصر توسط سوسن ترابی شاعره نظرات ( ) | |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت