سفارش تبلیغ
صبا ویژن
انوار مهتاب در اُفق شب


خدایا آسمان دور و زمین سخت  چرا کردی تو ما را چون سیه بخت  بیا بابای نابینا تو بنگر...  گریبانش شده از اشک ها تر  چه بغزی در گلوی کودک ناز  که گوی هر چه را از دست داد باز  تلاطم در وجود مادرانم  که از مرگ پسر رفته روانم  به هر سو مردم بیچاره سوگوار  همه افتان و خیران و چه غمبار  چرا دار و ندار شان فنا شد  دل و دلدار و دینارش تباه شد  نمیدانم چه خواهد شد فرجام  که داعش قاتل و جاهل بدنام  ترا گاهی بود آن راحت جان؟  بدر آیی ز فصل برگ ریزان؟  دلم سوزد به حال تو وطندار  که هیچ کس نیست با حال تو غمخوار  " ترابی " را چه چاره جز دعایی  که او را نیست بر سر هیچ راهی ---------- سوسن ترابی 15/9/2015


خدایا آسمان دور و زمین سخت

چرا کردی تو ما را چون سیه بخت

بیا بابای نابینا تو بنگر...

گریبانش شده از اشک ها تر

چه بغزی در گلوی کودک ناز

که گوی هر چه را از دست داد باز

تلاطم در وجود مادرانم

که از مرگ پسر رفته روانم

به هر سو مردم بیچاره سوگوار

همه افتان و خیران و چه غمبار

چرا دار و ندار شان فنا شد

دل و دلدار و دینارش تباه شد

نمیدانم چه خواهد شد فرجام

که داعش قاتل و جاهل بدنام

ترا گاهی بود آن راحت جان؟

بدر آیی ز فصل برگ ریزان؟

دلم سوزد به حال تو وطندار

که هیچ کس نیست با حال تو غمخوار

" ترابی " را چه چاره جز دعایی

که او را نیست بر سر هیچ راهی
----------
سوسن ترابی

15/9/2015

نوشته شده در یکشنبه 95/4/6ساعت 2:26 عصر توسط سوسن ترابی شاعره نظرات ( ) | |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت