انوار مهتاب در اُفق شب
از نوحهء من دَیر به فریاد آمد
از توبهء من عرش به فنیاد آمدمن در پی خوبان جهان میجستم
ناخوانده چه زشت خو،به اَضدادآمد گفتم که بَردار ز زشت خویی دست
گفتا چه کنم بُنیه به شَیاد آمد گفتم که ستیزم ترا با چی خطاب؟
گفتا که مرا فتنه به اَلقاب آمد سوسن فَر عصیان فرو پاشیدی
تا قامت دو تات به سَجّاد آمد یا رب تو مرا از چه سرشتی بنیاد
کان خلقت نیکوم به عِماد آمد ای واعظِ دل چند سخن کوته کن
کز دَور عَقال قافله اِرشاد آمد------
سوسن ترابی
نوشته شده در سه شنبه 95/4/8ساعت
9:19 عصر توسط سوسن ترابی شاعره نظرات ( ) | |
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |