نور امید را چه ذره به ایمان چیده ام
ای آه! چه خسته ام
من آب را زدیده و مژگان چکیده ام
ای آه! چه خسته ام
پای برهنه دشت و بیابان دویده ام
ای آه! چه خسته ام
من عشق را به سینه چه تابان تپیده ام
ای آه! چه خسته ام
دامان مرگ را چه شتابان دریده ام
ای آه! چه خسته ام
من از غبار آیینه بندان زدوده ام
ای آه! چه خسته ام
از دورِ دور آن سرِ کیوان پریده ام
ای آه! چه خسته ام
با خون دل این یکی دیوان سروده ام
ای آه! چه خسته ام
26 اسد 1394 17/8/15
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |